آشنایی من با کارگردانی دارن آرنوفسکی از فیلم "مرثیه ای برای یک رویا" شروع شد
نگاه نو و دربرگیرنده مفاهیم انسانی، تنهایی و رنج آدمیان در دنیای اعتیاد و شاید به نوعی دهان کجی به عصر مدرن باشد. چهار نوع شخصیت متفاوت با چهار منظر متفاوت از طبقات و نسل و جنسیت و نژاد مختلف که نماینده بخش اعظمی از این اجتماع بزرگ است. دنیای نگون بختی که در هر لحظه از فیلم سیاهی اش بیشتر می شود و کارگردان شما را تا ورطه نابودی می کشاند.
فیلمی بود که تا سه روز و حتی ماه هاست که بخش کوچکی از ذهنم را به خودش درگیر کرده است. اثری که تا مدت ها از ذهن آدم پاک نمی شود. گرچه این فیلم محصول سال 2002 است ولی من سالها بعد این فیلم را دیدم و مجذوب آن شدم. گرچه ناگفته نماند موسیقی فوق العاده کلینت منسل هم زیبایی کار را دوچندان نموده است.
بعد از اتمام فیلم با خودم گفتم، این نمی تواند یک اثری باشد که محصول شانس و اتفاق یا بخت کارگردان باشد، بنابراین در مورد آن تحقیق کردم دارن آرنوفسکی کارگردانی خاص و مستقل که تا به حال هر اثری که خلق کرده است، منتقدین را به شگفتی واداشته است.
او کارگردانی است که هیچ فیلمی را بی جهت نساخته است و با استناد به نظر برخی از منتقدین او ادامه راه و پیرو کارگردانان بزرگی همچون استنلی کوبرنیک و رومن پولانسکی است.
همین نام ها کافی بود که به سراغ دیگر فیلم هایش بروم.
فیلمهای قوی سیاه، چشمه، نوح و مادر Black Swan , The Fountain , The Noah ,Mother
فیلم ,آرنوفسکی ,اثری ,دارن ,کارگردانی ,نمی ,دارن آرنوفسکی ,که تا ,این فیلم ,بود که ,اثری که
درباره این سایت